وقتی زنی در خانه احساس ایمنی نکند و از رابطهای که با شوهرش دارد به هر دلیلی راضی نباشد، پیش دوستانش از این نارضایتی شکایت نمیکند؛ البته اگر مسئله برایش خیلی جدی باشد. بهجای آن، به این فکر میافتد که احساسات و نیازهای برآورده نشدهاش را نزد مرد دیگری برطرف کند. به بیان بهتر، نارضایتی است که زمینهساز خیانت زن به شوهرش میشود. اما مسئله به همین سادگی نیست. دلایل متعددی هستند که باعث میشوند زنان دست به خیانت بزنند. مهدی آریافر، مربی متخصص بهبود روابط همسران در این مطلب تعدادی از مهمترین دلایل خیانت زن به شوهرش را برای شما برخواهد شمرد.
- آگاه نبودن از پیامدهای خیانت زن به شوهر از لحاظ احساسی
- خیانت زن به شوهرش به این خاطر که از لحاظ احساسی نادیده گرفته شده
- خیانت زن به همسر بهخاطر میل جنسی شدید قبل از دوران یائسگی
- خیانت زن به همسر بهخاطر ترسهای مرتبط با صمیمیت یا نزدیکی بیش از حد
- خیانت زن به شوهرش بهخاطر مواجه شدن با بیتفاوتی
- گاهی اوقات فقط انتقام گرفتن از همسر است که زن را وادار به خیانت میکند
- خیانت زن به شوهر به این خاطر که زندگیشان مثل دو خط موازی شده است
- گاهی خیانت زن به شوهرش فقط نوعی بازی قدرت است
- گاهی پول سبب خیانت زن به شوهرش میشود
- گاهی فقط بالا رفتن سن است که به وسوسهی خیانت دامن میزند
- گاهی خیانت زن جستوجویی است برای بازیابی احساسات پدرانه
- خیانت زن به شوهرش گاهی صرفا برای تمام کردن رابطه است
- گاهی روابط جنسی ناموفق زمینهساز خیانت زن میشود
مهمترین دلایل خیانت زن به شوهرش
آگاه نبودن از پیامدهای خیانت زن به شوهر از لحاظ احساسی
شاید بعضی از زنان فکر کنند محدود کردن ارتباطشان با مردان دیگر به رابطهای احساسی خیانت نباشد؛ به این معنا که درگیر رابطهی جنسی نشوند. اما طبق نظر روانشناسهای متخصص این کار خطرناک است و میتواند پیامدهای جدی داشته باشد. در حقیقت رابطه از صحبت و مکالمه شروع میشود و در نهایت بهاحتمال زیاد به رابطهی جنسی میانجامد.
اما دقیقا منظور از این خیانت احساسی چیست؟ این نوع از خیانت برای هر کسی میتواند معنی متفاوتی داشته باشد، اما در نهایت انگیزهی تمامی زنانی که به آن دست میزنند یکی است: به بیان سادهتر، خیانت زن به همسر از لحاظ احساسی به این معنا است که بخواهد بعضی از نیازهایش را نزد مرد دیگری برطرف کند. در حقیقت شوهرش قادر به برآورده کردن این نیازها نبوده است. چند مثال برایتان میآورم تا موضوع را بهتر درک کنید: زنی را فرض بگیرید که شوهرش قدردان او نیست، به او قوت قلب نمیدهد، تحسینش نمیکند و الی آخر؛ زمانی که این زن برای تحسین شدن، قوت قلب گرفتن، و برآورده کردن دیگر کمبودهای احساسیاش نزد مرد دیگری برود، دست به خیانت احساسی زده است.
بسیاری از زنان از پیامدهای این نوع خیانت آگاهی ندارند و فکر میکنند تا ابد محدود به همین میشود، اما متأسفانه این طور نیست و در بیشتر موارد به رابطهی جنسی میانجامد.
خیانت زن به شوهرش به این خاطر که از لحاظ احساسی نادیده گرفته شده
صرف اینکه مرد کنار همسرش باشد کافی نیست؛ گاهی اوقات در چنین مواقعی مردها حضور دارند، اما فکرشان جای دیگری است. این نوع از بیتوجهی هم میتواند خیانت زن به شوهرش را بهدنبال داشته باشد، چراکه زنان نبودن همسرشان را به این طرز بودن ترجیح میدهند و این رفتار اثرات بدی بر روی روحیهشان میگذارد. همین روحیهی بد و مواجه شدن با بیتوجهی میتواند در نهایت منجر به خیانت زن به همسر شود. اگر میخواهیم رابطهای سالم و رضایتبخش داشته باشیم، نباید به حضور فیزیکی کنار هم اکتفا کنیم.
نیازها، خواستهها و توقعات همهی ما بهمرور زمان تغییر میکند و عوض میشود؛ پس باید چندوقت یکبار با هم صحبت کنیم تا امکان بیان کردن این توقعات و خواستههای تازه را به یکدیگر داشته باشیم.
طبق تجربهای که از صحبت با زوجها داشتهام، گاهی مواردی را دیدهام که در آن مرد از زنش انتظار دارد حرفنزده احساسش را بخواند و به آن پی ببرد؛ این اصلا خوب نیست و بهجای چنین انتظارات غیرمعقولی بهتر است شروع به گفتوگو کنیم. خیلی وقتها خیانت زن به شوهر به این خاطر اتفاق میافتد که مرد، توانایی برآورده کردن نیازهای احساسی زن را نداشته است؛ یا برعکس. در چنین مواقعی است که زن احساس میکند تنها شده است، شوهرش به او توجه نمیکند، او را نادیده میگیرد و الی آخر. نگفته میتوان فهمید که نتیجهی چنین احساساتی چه خواهد بود.
متأسفانه من بعضا با مواردی روبهرو شدهام که در آنها خیانت زن به شوهرش کاملا اتفاقی رخ داده است؛ در حقیقت زن از قبل برای چنین کاری برنامهریزی نکرده و حتی به فکر آن هم نبوده است. اما زمانی که مرد دیگری به او توجه نشان داده است و برایش ارزش قائل شده، تازه پی برده است که چقدر تا آن زمان تنها بوده است.
خیانت زن به همسر بهخاطر میل جنسی شدید قبل از دوران یائسگی
شاید در نگاه اول این دلیل برایتان صرفا بهانهای جلوه کند که برای توجیه خیانت زن به شوهر استفاده میکنم؛ اما بر اساس تجربههای بسیاری از متخصصین و مشاورین زوجها، گاهی همه چیز به ساختار زیستی یا بیولوژیکی طبیعی زنان مرتبط میشود. کمی قبل از آنکه دورهی یائسگی زنان فرا برسد، میل شدیدی برای برقراری رابطهی جنسی پیدا میکنند؛ این در حقیقت آخرین فرصتشان است و بعد از آن تا مدتی ناتوان خواهند بود. در چنین شرایطی اگر زن نادیده گرفته شود، ممکن است مرتکب خیانت شود. همه چیز هم کاملا غریزی است و هیچ فکر از پیش برنامهریزیشدهای در پس ماجرا نیست.
خیانت زن به همسر بهخاطر ترسهای مرتبط با صمیمیت یا نزدیکی بیش از حد
متأسفانه گاهی زن بهخاطر صمیمیت بیش از حدی که با همسرش پیدا میکند دچار ترس و دلهره میشود. این ترسی که به جان زن میافتد به طرق مختلف میتواند به رابطه با همسرش صدمه وارد کند. ممکن است زن بهخاطر همین ترس دست به خیانت بزند و با مرد دیگری رابطهی جنسی برقرار کند.
اتفاقی که از لحاظ احساسی در چنین مواقعی برای زن میافتد این است که این صمیمیت بیش از اندازه به او اجازه نمیدهد از طریق برقراری رابطهی جنسی با همسرش احساس ایمنی پیدا کند.
خیانت زن به شوهرش بهخاطر مواجه شدن با بیتفاوتی
فکر میکنم این مسئله یکی از رایجترین دلایل خیانت زن به همسر باشد. اینکه زن احساس کند در خانه دیگر توجه و علاقهای که اوایل دوران آشنایی به او نشان داده میشد، نصیبش نمیشود.
در خانه مسائل زیادی هستند که راجع به آنها صحبت میکنیم: از پرداخت قبض آب و برق گرفته تا شهریهی مدرسهی بچهها یا رنگ جدیدی که قرار است به دیوار خانه بزنیم. اما اینها موضوعهایی نیستند که اوایل دوران آشنایی راجع بهشان حرف میزدیم، رؤیاها و آرزوهای ریزودرشتی که هر یک از ما روزگاری در سر داشتیم؛ وقتی هنوز نه بچهای بود و نه گرفتاریهای زندگی روزمره.
وقتی برای مدتی طولانی دیگر راجع به چنین مسائلی صحبت نمیکنیم، زنان احساس میکنند ارزش سابق را نزد شوهرشان ندارند. در چنین مواقعی توجهی که مرد دیگری به آنها نشان بدهد میتواند برایشان بسیار وسوسهکننده باشد.
زنها نیاز به ارتباط و گفتوگوهایی دارند که ورای مسائل روزمره باشد؛ باید با صمیمیتی روبهرو شوند که حد و مرز مشخصی دارد و از لحاظ احساسی نیازهایشان برآورده شود. اگر این طور نباشد، سعی میکنند بیرون از رابطه با شریک زندگیشان بهدنبال برآورده کردن این نیازها باشند و در نهایت ممکن است خیانت زن به شوهر اتفاق بیفتد.
گاهی اوقات فقط انتقام گرفتن از همسر است که زن را وادار به خیانت میکند
نباید خشم و عصبانیت زنی را که با بیاعتنایی مواجه شده است دست کم بگیریم. اگر زنی به طریقی پی ببرد که شوهرش به او خیانت کرده است، خودش را هم مجاز به این کار خواهد دانست. در حقیقت خیانت زن به شوهرش در چنین مواقعی اصلا چیزی نیست که زن از قبل برایش برنامهریزی کرد باشد؛ حتی احتمالا قبلا فکر خیانت هم به سرش نزده است. اما این کار را میکند و دلیلش هم چیزی نیست جز انتقام گرفتن از شوهرش. زن به این طریق، یعنی با برقراری رابطهی جنسی با مرد دیگر، مرهمی برای زخمی که خورده است پیدا میکند.
خیانت زن به شوهر به این خاطر که زندگیشان مثل دو خط موازی شده است
شاید اوایل دوران آشنایی زن با همسرش در همه چیز شریک بوده باشد، از علایق و اهداف گرفته تا مسائل دیگر. اما ممکن است بعدها این روند تغییر کند. علایق دو طرف رابطه با یکدیگر متفاوت شود، یا اهدافشان. فرضا مرد خانه ترجیح بدهد اوقات فراغتش را به فوتبال دیدن بگذراند؛ یا آنکه با دوستانش به ورزش یا جای دیگری برود؛ در حالی که زن به فکر سر زدن به لباسفروشی، گالری هنری یا نظایر اینها افتاده باشد.
متأسفانه این تغییر سلیقهها دلیل دیگری است که میتواند در نهایت منجر به خیانت زن به شوهرش شود. وقتی زن در علایقش با کسان دیگری شریک میشود و همسرش دیگر کنارش نیست، احتمال اینکه با آن افراد درگیر رابطه بشود بیشتر میشود. در چنین مواقعی بهتر است پیش از آنکه مسئله جدیتر شود به هم نزدیکتر شویم. حتی اگر به این معنا باشد که مجبور به انجام دادن کاری بشویم که چندان مایل به آن نیستیم. در بلندمدت بهخاطر این کار قدردان خودمان خواهیم بود.
گاهی خیانت زن به شوهرش فقط نوعی بازی قدرت است
ممکن است زن در خانه احساس کند صدایش به گوش کسی نمیرسد، کسی به او اهمیت نمیدهد و احساساتی نظیر این. در چنین مواقعی خیانت زن به شوهرش فقط وسیلهای خواهد بود که زن با استفاده از آن قدرتش را به رخ دیگری میکشد. اگر دربارهی تصمیمهای مرتبط با مسائل مالی، برنامههایی که برای آینده داریم، یا چیزهای سادهتری مثل انتخاب مقصدی که برای سفر در تعطیلات انتخاب میکنیم، نظر زن را جویا نشویم، بهمرور احساس خواهد کرد که کسی به او اهمیت نمیدهد. در چنین مواقعی احتمال دارد برای خیانت کردن وسوسه شود. بعضی از زنان با درگیر شدن در رابطهای با مردی غیر از همسرشان احساس رضایتبخشی از قدرت پیدا میکنند. اما در نهایت این خیانتشان فقط وسیلهای است که با آن خلاء زندگی با همسرشان را پر میکنند.
البته خیانت تنها چیزی نیست که زنان برای به رخ کشیدن قدرتشان دستمایه قرار میدهند. ممکن است مسئله جدیتر از آن چیزی شود که فکرش را میکنیم و بحث جدایی پیش بیاید. بهتر است اگر زن در چنین شرایطی قرار گرفت، کمی از مواضعمان عقبنشینی کنیم و اجازه بدهیم او هم در تصمیمگیریها نقشی داشته باشد.
گاهی پول سبب خیانت زن به شوهرش میشود
شاید از اینکه پول را در میان دلایل برایتان برمیشمارم چندان تعجب نکنید، اما توضیح بیشتر در این باره احتمالا متعجبتان خواهد کرد. من معتقدم، این بیپولی نیست که زنان را درگیر وسوسهی خیانت میکند؛ بلکه قضیه کاملا برعکس است؛ یعنی داشتن پول زیاد و استقلال مالی است که زمینهساز این مسئله میشود.
هر چه استقلال مالی زن بیشتر باشد وابستگیاش به همسرش کمتر میشود. این اتفاق باعث ترشح بیشتر هورمون تستوسترون و کمتر شدن ترشح هورمون استروژن در بدن او میشود. هورمون استروژن باعث میشود تمایل جنسی زن متعادل بماند و بیش از حد نشود؛ نقش نوعی متعادلکننده را بازی میکند؛ و هورمون تستوسترون عملکردش عکس این است. افزایش ترشح این هورمون باعث میشود میل جنسی زن به برقراری رابطه با مردی غیر از همسرش بیشتر شود؛ یا آنکه حداقل برای یک شب هم که شده این کار را انجام بدهد (نه آنکه درگیر خیانتی دائمی شود).
حالا هر چه استقلال مالی زن کمتر باشد، ترشح هورمون یادشده هم کاهش پیدا میکند و بیشتر به همسرش وابسته میشود.
البته پیش از آنکه به فکر محدود کردن زن از لحاظ مالی و این مسائل بیفتید این را هم اضافه میکنم که صرف استقلال و موفقیت مالی زن احتمال خیانت او را بیشتر نمیکند. اگر زن از رابطه با همسرش راضی باشد، نادیده گرفته نشود و به نظرش احترام گذاشته شود، هیچ وقت به فکر خیانت نخواهد افتاد. اما اگر این نیازها برآورده نشود، و زن استقلال مالی هم داشته باشد، آن وقت مثل هیزم روی آتش خواهد بود و امکان خیانت کردن برایش سادهتر میشود.
گاهی فقط بالا رفتن سن است که به وسوسهی خیانت دامن میزند
بالا رفتن سن برای زنان گاهی نوع بخصوصی از احساسات را در وجودشان شکل میدهد؛ بهمرور ممکن است این احساس به سراغشان بیاید که نشاط، شادابی و زیبایی جوانیشان را از دست دادهاند و کسی دیگر به آنها میلی ندارد. بعضی از زنان خیانت را برای سرکوب کردن این دست احساسات انتخاب میکنند. این خیانت شاید برایشان رنگوبویی از احساسات قدیمی دوران جوانی، جذاب بودن، سربههوا بودن و نظایر این را تداعی کند. البته باز هم این خیانت ریشه در بیتوجهی همسر دارد و همین بیتوجهی است که باعث میشود احساس از دست دادن جذابیت و زیبایی زن را آزار بدهد.
خیانت زن به شوهرش، شاید برای مدتی بتواند احساسات یادشده را تداعی کند، اما نباید فراموش کرد که در بلندمدت، احساس گناه ناشی از خیانت دستوپاگیر و بهمراتب آزاردهندهتر میشود.
گاهی خیانت زن جستوجویی است برای بازیابی احساسات پدرانه
بسیاری از ما تجربههای ناخوشایند دوران کودکی را مقصر اصلی مشکلات روحی روانی امروزمان میدانیم. وقتی صحبت از زنان و خیانت میشود، این تجربهها اهمیت بیشتری پیدا میکنند. بخصوص برای زنانی که برای خیانت مردان مسنتر را انتخاب میکنند.
زمانی که زن با مردی وارد رابطه میشود که ده یا بیست سال از خودش بزرگتر است، به احتمال خیلی زیاد بهدنبال برآورده کردن احساساتی است که در دوران کودکی، پدرش از او دریغ میکرده است. زنی را در نظر بیاورید که در دوران کودکی پدر بیملاحظهای داشته است، یا آنکه پدرش دست بزن داشته و مدام عصبانی بوده است. وقتی بزرگتر میشود و برای خودش تشکیل خانواده میدهد، این نیازهای برآورده نشده در دوران کودکی دست از سرش برنمیدارد و ممکن است در قالب خیانت، کنار مرد دیگری بخواهد احساساتی را که از بودن در کنار پدر ایدهآلاش در ذهن دارد تجربه کند.
نقش همسر زن در این مواقع حساس و حیاتی است و باید با برقراری رابطهای صمیمانه و دوستانه از این نیازها مطلع باشد.
خیانت زن به شوهرش گاهی صرفا برای تمام کردن رابطه است
اینکه زنی بخواهد رابطهاش را با همسرش به پایان برساند و جدا شود برایش اصلا کار آسانی نیست. مدتها است در کنار او زندگی کرده و به هم عادت کردهاند. گاهی اوقات خیانت زن به شوهرش سادهترین راهی است که برای به پایان رساندن این رابطه به ذهنش میرسد. زنانی هستند که پیش از جدایی دست به خیانت میزنند. این زنان از تنهایی واهمه دارند. به همین خاطر قبل از آنکه رابطهی قدیمی را تمام کنند، بهدنبال کسی میگردند که تنهاییشان را بعد از آن پر کند.
گاهی روابط جنسی ناموفق زمینهساز خیانت زن میشود
ممکن است زن و شوهر از لحاظ رابطهی احساسی هیچ مشکلی با یکدیگر نداشته باشند و کاملا همدیگر را درک کنند، اما در برقراری رابطهی جنسی موفق نباشند. این دلیل دیگری است که گاهی میتواند منجر به خیانت زن به شوهرش شود. اتفاقی که میافتد این است که زن و شوهر بههنگام برقراری رابطهی جنسی خواستهها و تمایلاتشان با هم جور در نمیآید؛ و علاوه بر این نمیدانند چطور با یکدیگر صحبت کنند و این مسائل را حل کنند.
این دلیل خیانت بیشتر مربوط به زنانی میشود که هنوز همسرشان را دوست دارند، اما فقط از لحاظ رابطهی جنسی با یکدیگر مسئله دارند. مرد یا زن، انتظار دارند دیگری نگفته از خواستهها و تمایلاتشان آگاه بشود، در حالی که این انتظار معقول و عملی نیست؛ در نهایت هم منجر به این میشود که تمایلات یکی از دو طرف برآورده نمیشود و این احساس آزارشان میدهد. مرد تقصیر را گردن زن میاندازد و زن هم همین کار را میکند؛ در حالی که ریشهی مسئله فقط در این است که راه درست صحبت کردن و برقراری ارتباط با یکدیگر را بلد نبودهاند.
جمعبندی
همانطور که در شرح دلایل مطالعه کردید در بیشتر موارد این بیتوجهی و بیملاحظگی خود مردان است که زمینهی خیانت زن به شوهرش را فراهم میکند. خیلی کم پیش میآید که زنی، صرفا از روی خودخواهی یا تمایلاتی نظیر این دست به خیانت بزند. زنان در مقایسه با مردان به توجه بیشتری نیاز دارند و این بخشی از طبیعت آنها است. بهعلاوه حالا در زمانهای زندگی میکنیم که زنها هم مثل مردها و حتی بیشتر از آنها کار میکنند و در پیش بردن زندگی چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ جنبههای دیگر نقش دارند. نظر به این مسئله نباید در خانه مردسالاری باشد و وقتی صحبت از تصمیمگیری دربارهی آینده و مسائل مختلف میشود، نظر زن هم به اندازهی مرد حائز اهمیت است و باید با مشورت و صلاحدید یکدیگر راجع به مسائل تصمیمگیری کنند. با در نظر داشتن این تدابیر است که زن در خانه احساس ایمنی میکند؛ در غیر این صورت، ممکن است برای برآورده کردن نیازها و احساسات سرکوب شدهاش را به دیگری بیاورد.
Responses