فرزندان و طلاق

طلاق یکی از مراحل در زندگی مشترک زوجین است که زمانی که به هر دلیل هر دو طرف ارتباط قادر به ادامه زندگی مشترک در کنار یکدیگر نیستند به وقوع می‌پیوندد. از آنجا که تربیت فرزندان در خانواده از اهمیت بالایی در رشد و موفقیت فرزندان در آینده دارد و نقش پدر و نقش مادر در تربیت فرزندان به صورت توأمان در شکل‌گیری شخصیت فرزندان مؤثر است به همین دلیل طلاق که باعث جدایی زوجین و به نوعی فروپاشیدن خانواده می‌شود در صورتی که به طور صحیح مدیریت نشود می‌تواند آثار زیان‌باری بر روی شخصیت و آینده فرزندان در خانواده داشته باشد. به هرحال طلاق برهه‌ای از زندگی برخی زوجین است که نمی‌توان از آن اجتناب کرد و دو نفر بعد از مدت زمانی به هر دلیلی قادر به ادامه زندگی مشترک نخواهند بود. اگر می‌خواهید بدانید که طلاق چیست و چه انواعی دارد با ادامه مقاله همراه باشید.

طلاق چیست و انواع آن کدامند؟

طلاق در معنای لغوی به معنای رهایی و ترک کردن است و در عمل به انحلال ازدواج و زندگی مشترک زوجین، طلاق گفته می‌شود. در واقع وقتی که زن یا مرد طلاق می‌گیرند به این معنی است که اقدام به جدایی و ترک زندگی مشترک خود کرده‌اند. طلاق اتفاقی است که ممکن است پس از مدتی در زندگی زوجین به هر دلیلی رخ دهد و آن‌ها تشخیص بدهند که دیگر قادر به ادامه زندگی در کنار یکدیگر نیستند. بر این اساس طلاق راهی است که زوجینی که دیگر قادر به کنترل زندگی مشترک نیستند انتخاب می‌کنند اما نکته مهم در مورد طلاق این است که فرهنگ آن باید به افراد جامعه آموزش داده شود تا در صورت مواجهه با این وضعیت بتوانند آن را به خوبی مدیریت کنند.

به عنوان مثال اگر زن و مرد پس از مدتی به این نتیجه رسیدند که باید طلاق را انتخاب کنند و به هر دلیلی نمی‌توانند در کنار یکدیگر زندگی کنند لازم نیست به یکدیگر توهین کنند و یا انواع و اقسام دعاوی حقوقی و کیفری را علیه هم طرح کنند و مشکلات بیشتری ایجاد کنند. در صورتی که می‌توانند این موضوع را در کمال احترام نسبت به یکدیگر مدیریت کرده و انجام دهند. اگر می‌خواهید بدانید در قانون طلاق چیست و چگونه تعریف شده است باید گفت که مطابق با قانون مدنی کشور، حق طلاق در زمره حقوقی است که متعلق به زوج (مرد) است. بر اساس ماده 1133 قانون مدنی کشور مرد می‌تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید.

بر اساس این قانون هر زمان که شوهر یا زوج بخواهد می‌تواند با مراجعه به دادگاه و بدون اثبات دلیل خاصی همسر خود را طلاق بدهد. شرط انجام طلاق در این قانون این است که صیغع طلاق در حضور دو نفر شاهد مرد عادل که صیغه را بشنوند جاری شود. حال که با طلاق و قانون آن آشنا شدیم نوبت به آن است که با انواع طلاق در قانون مدنی و اسلامی آشنا شویم.

طلاق در قانون بر اساس دو شاخص حق رجوع و متقاضی به دو دسته اصلی تقسیم می‌شود. نکته قابل ذکر در اینجا این است که نوع طلاق توسط دادگاه رسیدگی کننده به آن و با توجه به شرایط زوجین و دلایل درخواست طلاق تعیین می‌شود و در رأی دادگاه قید می‌شود که طلاق حاصل شده از چه نوعی بوده است.  بر این اساس انواع طلاق بر اساس حق رجوع به شرح زیر می‌باشد:

 طلاق رجعی

به نوعی از طلاق گفته می‌شود که در صورت جاری شدن صیغه طلاق، مرد در مدت زمان عده از حق رجوع برخوردار است. بر این اساس اگر مرد در این مدت از تصمیم خود منصرف شود می‌تواند رجوع کرده و به زندگی مشترک با همسر خود ادامه دهد و زن نیست مکلف است تا تمام وظایف زناشویی خود را انجام دهد و نمی‌تواند از رجوع جلوگیری کند. مدت عده به مدت زمانی گفته می‌شود که زن می‌تواند پس از جاری شدن صیغه طلاق و جدا شدن از مرد، با مرد دیگری ازدواج کند. مدت عده بر اساس قانون مدنی و اسلامی به مدت 3 ماه و 10 روز تعیین شده است.

در طلاق رجعی حق رجوع مرد حتی با قرارداد هم قابل اسقاط نیست و بر این اساس در زمانی که مرد قصد رجوع داشته باشد نیاری به نکاح و عقد مجدد نمی‌باشد. به این معنی که وقتی مرد قصد رجوع می‌کند ازدواج با همان شرایط قبلی بر اساس مهریه و سایر شروط ادامه پیدا می‌کند. در قانون مدنی کشور در خصوص رجوع قانون و شرایط خاصی در نظر گرفته نشده است و اگر مرد به صورت لفظی یا عملی نشان دهد که قصد برگشت به زندگی مشترک دارد کفایت کرده و به عنوان رجوع تلقی می‌شود. نکته مهم و حیاتی در اینجا این است که ثبت رجوع به زندگی مشترک الزامی است. بر این اساس ماده 49 قانون حمایت از خانواده به این شرح است:

چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی به ازدواج دائم، طلاق یا فسخ نکاح اقدام یا پس از رجوع تا یک ماه از ثبت آن خودداری یا در مواردی که ثبت نکاح موقت الزامی است از ثبت آن امتناع کند، ضمن الزام به ثبت واقعه به پرداخت جزای نقدی درجه پنج (٨٠ میلیون ریال تا ١٨٠ میلیون ریال و یا حبس تعزیری درجه هفت ٩١ روز تا ۶ ماه) محکوم می‌شود. این مجازات در مورد مردی که از ثبت انفساخ نکاح و اعلام بطلان نکاح یا طلاق استنکاف کند نیز مقرر است.

 طلاق بائن

یکی دیگر از انواع طلاق می‌باشد گه در پاسخ به این سوال که شرایط این نوع طلاق چیست باید گفت که مرد در صورت واقع شدن این نوع طلاق در طول مدت عده حق رجوع و برگشت به زندگی مشترک را ندارد. این عدم امکان رجوع برای مرد در طلاق بائن در دوران عده و پس از پایان آن نیز برقرار است. مدت عده که در قانون برای طلاق بائن تعیین شده است مدت چهار ماه و 10 روز می‌باشد.

بر اساس ماده 1145 قانون مدنی در صورتی شرایط زیر حاکم باشد، طلاق از نوع بائن است:

  1. 1. طلاقی که قبل از نزدیکی واقع شود.
  2. 2. طلاق یائسه.
  3. 3. طلاق خلع و مبارات مادام که زن رجوع به عوض نکرده باشد.
  4. 4. سومین طلاق که بعد از سه وصلت متوالی به عمل آید اعم از این که وصلت در نتیجه رجوع باشد یا در نتیجه نکاح جدید.

طلاق خلع به نوعی از طلاق گفته می‌شود که در آن زن به دلیل کراهتی که از زندگی با مرد دارد با بخشیدن مال به مرد، که می‌تواند بخشی از مهریه یا تمام آن یا حتی بیشتر از آن باشد، سعی در راضی کردن مرد برای انجام طلاق دارد.

طلاق یائسه به طلاقی گفته می‌شود که بر اساس اقتضای سن زنان که معمولا در 50 سالگی به بعد دچار یائسگی می‌شوند و عادت زنانگی نداشته و توانایی بارداری ندارند اتفاق می‌افتد.

طلاق مبارات نوعی از طلاق است که کراهت از زندگی در طرفین وجود دارد به همین دلیل میزان مالی که بخشیده خواهد شد کمتر میزان مهریه زن می‌باشد.

مواردی که در بالا ذکر شد انواع طلاق از نظر حق رجوع بود که شرایط و ویژگی‌های خاص خود را داشتند. انواع طلاق از نظر متقاضی نیز در سه دسته تقسیم‌بندی می‌شود:

  • طلاق به درخواست مرد
  • طلاق به درخواست زن
  • طلاق توافقی
طلاق به درخواست مرد

اگر می‌خواهید بدانید که شرایط این نوع طلاق چیست باید گفت که مطابق با قوانین مدنی ایران، حق طلاق باری مرد در نظر گرفته شده است و به این معنی است که مرد برای انجام آن نیاز به اثبات موردی ندارد و می‌تواند با مراجعه به دادگاه خانواده و ثبت درخواست طلاق، به این کار مبادرت ورزند. اما نکته مهم این است که مرد پس از صدور گواهی عدم امکان سازش و قبل از جاری شدن صیغه طلاق موظف است که تمام حقوق مالی زن را تعیین کرده و آن را پرداخت نماید یا اینکه رأی به اعسار یا عدم تمکن مالی او صادر گردد.

تأثیر طلاق بر زندگی فرزندان
 طلاق به درخواست زن

همانطور که گفته شد بر اساس قانون کشور حق طلاق متعلق به مرد می‌باشد اما در مواردی زنان می‌توانند با مراجعه به دادگاه درخواست طلاق نمایند. بر این اساس در ماده 1129 قانون مدنی کشور آمده است که:

در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجراء حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه زن می‌تواند برای طلاق به حاکم‌، رجوع کند و حاکم شوهر او را اجبار به طلاق می‌نماید. همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه.

اعتیاد شوهر، نپرداختن نفقه حداقل به مدت 6 ماه، مریضی سخت شوهر، بچه‌دار نشدن زوج، ترک زندگی توسط شوهر، ازدواج مجدد شوهر بدون رضایت همسر اول، سوء رفتار شوهر مانند: ضرب و جرح، توهین و …، محکوم شدن شوهر به بیش از 5 سال زندان، خیانت شوهر،  عدم تهیه مسکن توسط شوهر،  بلاتکلیف رها کردن زن توسط شوهر، عدم برقراری رابطه جنسی از دیگر مواردی است که که زن می‌تواند به دادگاه مراجعه کرده و درخواست طلاق و جدایی از مرد دهد.

 طلاق توافقی

یکی دیگر از انواع طلاق است که فرایند طلاق در آن با رضایت کامل طرفین و بر اساس توافق کامل انجام می‌شود. این نوع طلاق معمولا زمانی انجام می‌شود که عدم رضایت و ناسازگاری زوجین به حدی رسیده است که ادامه زندگی مشترک امکان‌پذیر نبوده و طرفین تصمیم می‌گیرند به صورت توافقی به زندگی مشترک خود پایان دهند. از آنجا که در این نوع طلاق هر دو طرف متقاضی طلاق و جدایی هستند به همین دلیل در مورد تمامی مسائل موجو مانند حقوق مالی زن، حق حضانت فرزند یا فرزندان، نفقه فرزند و … باید توافق داشته باشند.

تأثیر طلاق بر زندگی فرزندان

از آنجا که تربیت فرزندان در خانواده تأثیر عمیقی در شکل‌گیری شخصیت و آینده فرزندان در جامعه دارد، حادث شدن طلاق در زندگی زوجین به نوعی نشان از پاشیده شدن خانواده دارد که این امر می‌تواند آثار نامطلوبی در رشد و تربیت فرزندان خانواده داشته باشد. از آنجا که نقش پدر و نقش مادر در تربیت فرزندان نقشی انکارناپذیر در خانواده است به همین دلیل طلاق والدین تأثیراتی بر روی اخلاقیات کودکان و نوجوانان خواهد داشت که اجتناب‌ناپذیر است و باید به خوبی مدیریت شود تا بتوان از اثرات سوء آن پیشگیری کرد.

از آثار سوء طلاق بر روی فرزندان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • تأثیرات عاطفی: این تأثیرات با توجه به سن فرزندان می‌تواند متفاوت باشد. برای کودکان ترسناک و گیج کننده است و با توجه به اینکه درک درستی از آن ندارند ممکن است دچار این حس شوند که در صورت جدایی، دیگر والدین آن‌ها را دوست نخواهند داشت. عذاب وجدان احساسی است که در فرزندان در سن مدرسه بروز پیدا می‌کند و آن‌ها خود را در طلاق والدین مقصر می‌دانند. احساس خشم، احساسی است که در فرزندانی که در دوران نوجوانی هستند بروز می‌کند.
  • ایجاد شرایط استرس‌زا: از آنجایی که طلاق باعث جدایی والدین از یکدیگر می‌شود به همین دلیل که کودکان قادر نیستند هر روز با پدر و مادرشان به صورت مشترک در ارتباط باشند، همین کاهش ارتباط می‌تواند منجر به بروز شرایط استرس‌زا در کودک شود. پس از وقوع طلاق، سرپرستی کودکان با حجم زیادی از استرس همراه است که نتیجه آن کاهش حمایت‌گری والدین از فرزندان خواهد بود. از آنجایی که حمایت‌گری والدین در تربیت فرزندان در خانواده تأثیر بسزایی دارد این امر نظم و انضباط زندگی را برهم زده و استرس زیادی را به کودکان وارد می‌کند.
  • تأثیر بر سلامت فکری فرزندان: پس از طلاق والدین به هر حال شرایط جدید بر خانواده حاکم می‌شود که فرایند انطباق‌پذیری کودکان با این شرایط جدید را دشوار می‌کند که ممکن است در صورت عدم مدیریت صحیح منجر به بروز اضطراب و افسردگی در فرزندان شود.
  • تأثیر بر وضعیت تحصیلی: تغییراتی که در زندگی اعضای خانواده پس از طلاق ایجاد می‌شود و شرایط پر استرس حاکم بر آن بر وضعیت تحصیلی فرزندانی که در دوران تحصیل قرار دارند تأثیرگذار است و می‌تواند منجر به افت تحصیلی در آن‌ها شود.
  • بروز مشکلات اخلاقی: بعد از طلاق معمولا کودکان و نوجوانان ممکن است برای فرار از شرایط به وجود آمده به افرادی خارج از خانواده پناه ببرند و از آنجا که نقش جامعه در تربیت فرزندان نقش بسیار مهمی است، ممکن است با قرار گرفتن در مسیر اشتباه، مشکلات اخلاقی عدیده‌ای در آن‌ها بروز کند.

در بالا با این موضوع آشنا شدیم که مشکلات ناشی از طلاق چیست و چه تأثیراتی می‌تواند بر تربیت فرزندان در خانواده داشته باشد. بسیاری از مشکلات نامبرده شده اجتناب‌ناپذیر هستند به همین دلیل می‌توان با انجام یک سری اقدامات از بروز بسیاری از این مشکلات جلوگیری کرد:

  • رفتار صلح آمیز والدین: با توجه به اینکه والدین در آستانه جدایی قرار دارند بهتر است که این فرایند در یک محیط صلح‌آمیز صورت بگیرد. زیرا تنش بین والدین و رفتارهای خشونت‌آمیز آن‌ها باعث افزایش استرس در فرزندان و بروز مشکلات رفناری در آن‌ها می‌شود. به همین دلیل بهتر است والدین رفتار صلح‌آمیزی با یکدیگر داشته باشند و در مقابل فرزندان رفتار و گفتار خود را کنترل کنند.
  • عدم اجبار کودکان به انتخاب: قرار دادن کودکان در موقعیت انتخاب یکی از والدین رفتار بسیار ناصحیح و نامناسبی است. تحت فشار قرار دادن کودکان باعث بروز افسردگی و اضطراب در آن‌ها می‌شود.
  • رابطه سالم و به دور از تنش با فرزندان: برای اینکه فرزندان با طلاق راحت‌تر و در مدت زمان کمتری کنار بیایند داشتن روابط گرم و صمیمانه با فرزندان احتمال ابتلا به افسردگی را کاهش داده و به حفظ عزت نفس آن‌ها کمک می‌کند.
  • به فرزندان قوت قلب بدهید: از آنجا که تربیت فرزندان در خانواده تا حد زیادی تحت تأثیر رفتارهای والدین قرار دارد تلاش کنید به کودکان خود بیاموزید که اگرچه پذیرفتن شرایط به وجود آمده و کنار آمدن با مسئله طلاق کار دشواری است اما او این قدرت را دارد که از پس آن برآمده و این دوران را پشت سر بگذارد. زیرا کودکان در این شرایط به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و خودشان را قربانی فرض می‌کنند به همین دلیل دچار مشکلات روحی و روانی می‌شوند.

اگرچه طلاق در زندگی زوجین به خصوص زوجینی که دارای فرزند هستند شرایط سخت و دشواری را ایجاد می‌کند اما در بسیاری از موارد طلاق بهترین راه بوده و با توجه به شرایطی که والدین در زندگی دارند، طلاق می‌تواند به سلامت روانی و جسمی کودکان کمک کند و آن‌ها را از نزاع و جنگ‌های بین والدین رها کند. اما به هرحال طلاق اتفاقی است که بر روی تربیت فرزندان در خانواده به شدت تأثیر می‌گذارد و با توجه به اینکه به نوعی نشان دهنده پاشیده شدن خانواده می‌باشد، فرزندان را در سنین مختلف با مشکلات عدیده‌ای از قبیل استرس، اضطراب، افسردگی، مشکلات خلقی و … روبرو می‌کند که جلوگیری از آن نیازمند مدیریت صحیح والدین در هنگام اقدام برای جدایی و طلاق می‌باشد

مطالب مرتبط

پاسخها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *