چرا دختر جوان ماجرای زیر معقتد است نیازی به مشاوره ازدواج ندارد. آیا اصولاً مشاوره ی قبل از ازدواج برای داشتن ازدواجی موفق و سالم ضروری است؟ آیا هدف مشاورین ازدواج صرفاً ایجاد مانع برای جلوگیری از ازدواج دختران و پسرانی است که عاشق یکدیگر هستند و یا موضوع چیز دیگری است؟
مشاوره ازدواج
به گزارش «شفاف »؛ مهدی آریافر از مشاورین سرشناس خانواده و همسران در سایت شخصی خود نوشته است : ماه مارس گذشته به دعوت یکی از مشتریان مسیحی ام به همراه همکارانم، در مراسم ازدواج دختر خانم ایشان شرکت کرده بودم، عروس و داماد، سوگند ازدواجشان را که از زبان کشیش جاری می شد، تکرار می کردند اما وقتی به عبارت « تا زمانیکه مرگ ما را از هم جدا می کند» رسیدند، آن را حذف کردند. وقتی کشیش از آنها پرسید چرا این عبارت را تکرار نکردید؟
عروس جوان پاسخ داد: « نمی خواستیم قولی بدهیم که بعداً نتوانیم به آن عمل کنیم.»
آقای آریافر در سایت شخصی خود نوشته است: از آنجا که متأسفانه بیش از نیمی از ازدواج های اول به طلاق می انجامد، امروزه مسلماً ازدواج کاری پرخطر است. برای کسانی که یکبار طلاق گرفته اند، یا والدین آنها اینکار را کرده اند، ازدواج خطر بیشتری نیز دارد. کارشناسان می گویند: درصد طلاق در ازدواج های دوم بیش از ازدواج های اول است و به حدود ۶۰ درصد می رسد.
دختر جوانی که در دفتر تهران ، به اصرار پدر و مادر خود برای مشاوره قبل از ازدواج مراجعه کرده بود، می گفت: « آقای آریافر! من عاشق آلن هستم و معتقدم نیازی به مشاوره قبل از ازدواج نیست، لطفاً شما به خانواده ام بگویید که آلن پسر خوبی است و هیچ مشکلی ندارد.»
متأسفانه وقتی به بررسی شخصیت آن پسر پرداختم، متوجه شدم که او توانسته با دروغ های بسیاری که به دختر جوان و ساده دل گفته است، او را مجذوب شخصیت خود کند.
قطعاً اگر بصورت مستقیم به آن خانم می گفتم که همسر آینده اش شخصیت دروغگو و متزلزلی دارد و صرفاً بخاطر شرایط مادی تان به شما علاقه مند شده است، آن دختر جوان به دلیل عشق شدیدش به آلن ، حرفهایم را باور نمی کرد. لذا از او خواستم تا در طی چند جلسه مشاوره به همراه آلن مراجعه نماید. در آن جلسات با طرح بحث های هدفمند، پسر جوان را به چالش جدی کشاندم. خوشبختانه واکنش های ناشیانه آن پسر، این ذهنیت را در دختر جوان به وجود آورد که او به هیچ وجه قابل اعتماد نیست و نمی تواند از پس زندگی مشترک با او برآید.
سرانجام در جلسه چهارم دختر جوان در حضور والدینش گفت: « آقای آریافر این جلسات چشمان مرا به روی واقعیات زندگی مشترک با این شخص بازکرد و متوجه شدم که چقدر کورکورانه دل به عشق یک انسان فریبکار بسته بودم.»
مهدی آریافر افزوده است: متأسفانه در کشور ما مشاوره در مورد ازدواج از اهمیت چندانی برخوردار نیست. از بین هر ۱۰۰ مراجعه کننده، تنها ۱۳ مورد برای مشاوره ی ازدواج مراجعه می کنند و مابقی بعد از آنکه در زندگی زناشویی شان با چالش های جدی از قبیل اختلافات زناشویی، خیانت یکی از همسران و در نهایت جدایی و طلاق مواجه شدند، به فکر حل مشکل و ترمیم زندگی مشترکشان می افتند. حال آنکه مشاوره قبل از ازدواج می توانست تا حدود زیادی از بروز چنین مشکلاتی جلوگیری نماید.
متأسفانه بارها تجربه کرده ام که بسیاری از مشکلاتی که بعدها در زندگی زوجین به وقوع پیوسته در جلسات مشاوره ی ازدواج براحتی قابل شناسایی بوده است. به عنوان مثال خیانتکار بودن همسر ، دروغگویی و بسیاری از خصوصیات شخصیتی فرد را می توان در مشاوره ی ازدواج مورد بررسی قرار داد.
برداشت اشتباه دختران و پسران در مورد مشاوره ازدواج:
این مشاور گرانقیمت خانواده و ازدواج در انتها گفته است: بنده بارها به این نکته اشاره کرده ام که متأسفانه علت ترس بسیاری از دختران و پسران جوان در مراجعه برای مشاوره ی قبل از ازدواج این است که آنها تصور می کنند مشاور سعی دارد صرفاً با تحلیل شخصیت آنها به نقاط منفی ای برسد که مانع از ازدواجشان شود. حال آنکه باید عرض کنم بر مبنای تجربیاتم ، در ۹۰ درصد مواقع طرفین استانداردهای لازم برای ازدواج با یکدیگر را دارند و لذا بنده روش هایی را به آنها می آموزم که بتوانند تعامل مثبت و سازنده تری با یکدیگر و خانواده های طرفین خود داشته و روش برخورد با مسائل تنش زا و تخریب کننده زندگی مشترک را بیاموزند تا زندگی سالم و موفقی را در کنار یکدیگر داشته باشند.
لازم است یادآوری کنم که در مشاوره پیش از ازدواج، مشاور هیچ وقت به طرفین نمیگوید که این کار را بکنید یا نکنید بلکه وظیفه مشاور، آگاه کردن است؛ او به دختران و پسران میگوید که نتیجه چنین ازدواجی چه خواهد بود تا آنها خود دست به انتخاب بزنند؛ مشاورین ازدواج تلاش میکنند دیدگاهها و اهداف زوجین را در زندگی مورد بررسی قرار داده و طرفین رابطه را با این دیدگاهها و اهداف آشنا کند
Responses