خواسته های زن در زندگیای که حول محور موفقیت یک کارآفرین پرمشغله میچرخد، اغلب مانند یک نت گمشده در یک سمفونی پر سر و صداست. شما در خانهای زیبا زندگی میکنید، امکانات رفاهی کامل است و از بیرون، همه چیز بینقص به نظر میرسد. اما در سکوت تنهایی خود، آیا تا به حال از خود پرسیدهاید: «من واقعا چه میخواهم؟». این مطلب برای شماست؛ شمایی که سالها حامی بودهاید و شاید فراموش کردهاید که خودتان هم رویاها و امیالی دارید. این یک دعوتنامه برای کشف دوباره دنیای ارزشمند خواسته های زن است.
چرا خواسته های زن به سکوت تبدیل شدهاند؟
اینکه خواستههایتان را به وضوح به یاد نمیآورید یا در بیان آنها تردید دارید، یک ضعف نیست؛ بلکه نتیجه طبیعی قرار گرفتن در یک موقعیت خاص است. شما در اکوسیستمی زندگی میکنید که تمام منابع، توجه و انرژی صرف رشد یک کسبوکار و حمایت از فردی میشود که آن را هدایت میکند. در چنین فضایی، طبیعی است که نیازهای دیگران در اولویت قرار بگیرد.
وقتی تمام انرژی شما صرف حمایت از رویای دیگری میشود
شما به طور نانوشته، مدیر اجرایی زندگی شخصی و خانوادگی همسر کارآفرینتان هستید. شما فضایی آرام فراهم میکنید تا او بتواند با تمام قوا در میدان کسبوکار بجنگد. این نقش فداکارانه و حیاتی، به تدریج تمام انرژی و تمرکز شما را به خود اختصاص میدهد. در این میان، پیگیری خواسته های زن ممکن است کاری اضافی و حتی دستوپاگیر به نظر برسد و شما ناخودآگاه آنها را به تعویق میاندازید تا زمانی که «سر همسرم خلوتتر شود»؛ زمانی که شاید هرگز نرسد.
چگونه رفاه مادی، سرپوشی بر نادیده گرفته شدن خواسته های زن میشود؟
وقتی از نظر مالی هیچ کمبودی وجود ندارد، صحبت کردن از کمبودهای عاطفی یا خواستههای شخصی دشوارتر میشود. این ترس وجود دارد که دیگران شما را فردی ناسپاس یا پرتوقع بدانند. به همین دلیل، بسیاری از زنان در این موقعیت، ترجیح میدهند سکوت کنند و خود را متقاعد کنند که «همهچیز خوب است». اما رفاه مادی نمیتواند جای خالی ارتباط عمیق، دیده شدن و تحقق امیال درونی را پر کند و این سرکوب، ریشه خواسته های زن را ضعیفتر میکند.
سفری به درون: کشف دوباره خواسته های زن
بازشناسی خواستهها، مانند باستانشناسی روح است. شما باید لایههایی از وظایف، مسئولیتها و انتظارات دیگران را کنار بزنید تا به گنجینه امیال واقعی خودتان برسید. این یک سفر هیجانانگیز برای ملاقات دوباره با خودتان است.
از «بایدها» به «میخواهمها»: تمایز بین وظایف و امیال شخصی
زندگی شما احتمالا پر از «باید» است: بچهها باید به کلاس برسند، خانه باید مرتب باشد، همسرم باید آرامش داشته باشد. اما «میخواهمهای» شما کجا هستند؟ برای شروع، یک تمرین ساده انجام دهید. یک لیست از کارهایی که در طول روز انجام میدهید تهیه کنید و مشخص کنید کدامها در دسته «بایدها» و کدامها در دسته «میخواهمها» قرار میگیرند:
- بایدها: کارهایی که برای دیگران یا از روی وظیفه انجام میدهید (مثال: رسیدگی به تکالیف فرزندان)
- میخواهمها: کارهایی که صرفا برای لذت و رضایت شخصی خودتان انجام میدهید (مثال: خواندن کتاب مورد علاقهتان)
چگونه نشانههای کوچک، شما را به سمت خواستههای واقعیتان هدایت میکنند؟
خواسته های زن همیشه با صدای بلند فریاد زده نمیشوند؛ گاهی به شکل نجواهای کوچکی مثل حسرت، حسادتهای بیدلیل یا رویاپردازیهای کوتاه خود را نشان میدهند. وقتی عکس دوستتان را در یک کلاس سفالگری میبینید و قلبتان میلرزد، این یک نشانه است. وقتی با شنیدن یک موسیقی خاص، رویای سفر به ذهنتان میآید، این هم یک نشانه است. این نجواها را جدی بگیرید؛ آنها قطبنمای شما برای پیدا کردن خواسته های زن هستند.
هنر بیان خواسته های زن: چگونه شنیده شوید؟
پیدا کردن خواستهها نیمی از مسیر است؛ نیم دیگر، هنر بیان موثر آنها به شریک زندگیتان است. این کار به خصوص زمانی که با فردی پرمشغله و خسته روبرو هستید، نیازمند هوشمندی و استراتژی است.
انتخاب زمان و مکان مناسب
مطرح کردن یک خواسته عمیق عاطفی در زمانی که همسرتان درگیر یک تماس کاری مهم یا در اوج خستگی است، تقریبا همیشه به شکست منجر میشود. به جای گفتگوهای ناگهانی، برای آن برنامهریزی کنید. یک «قرار گفتگو» تنظیم کنید. به او بگویید: «عزیزم، موضوعی هست که دوست دارم با آرامش در موردش باهات صحبت کنم، چه زمانی آخر هفته برایت مناسب است؟». این کار به موضوع شما اهمیت میدهد و ذهن او را برای شنیدن آماده میکند.
از شکایت به درخواست: چارچوبی برای بیان موثر خواستهها
بیان خواستهها با گله و شکایت، همسرتان را در موضع دفاعی قرار میدهد. به جای آن، از یک چارچوب ارتباطی موثر استفاده کنید. برای بیان خواسته های زن به شکلی سازنده، این ساختار را به کار بگیرید:
- بیان واقعیت بدون قضاوت: «وقتی ما آخر هفتهها هیچ برنامه دونفرهای نداریم…»
- بیان احساس: «…من احساس تنهایی و دوری میکنم.»
- بیان خواسته مشخص: «خیلی دوست دارم اگر بتونیم جمعهها دو ساعت رو فقط برای خودمون وقت بذاریم.»
نقش کوچینگ در تحقق خواسته های زن
گاهی اوقات، حتی با وجود بهترین نیتها، پیدا کردن و بیان خواستهها میتواند چالشبرانگیز باشد. اینجا جایی است که یک راهنمای متخصص میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. بسیاری از زنان در این موقعیت، آنقدر از خودشان دور شدهاند که در پاسخ به سوال «چه میخواهی؟» میگویند «نمیدانم». این کاملا طبیعی است. یک کوچ به شما کمک نمیکند که خواستهای را به شما تحمیل کند، بلکه فضایی امن ایجاد میکند تا شما با پرسشهای درست، خودتان به پاسخ برسید و خواسته های زن را از اعماق وجودتان بیرون بکشید.
چگونه یک کوچ به شما کمک میکند تا خواستههایتان را شفاف، اولویتبندی و عملی کنید؟
یک کوچ حرفهای مانند یک شریک فکری عمل میکند. او به شما کمک میکند تا خواستههای مبهم خود را به اهداف مشخص و قابل اندازهگیری تبدیل کنید. سپس با هم یک برنامه عملی و واقعبینانه برای رسیدن به آنها طراحی میکنید. این فرآیند، خواسته های زن را از یک رویای دور، به یک پروژه هیجانانگیز و قابل دسترس تبدیل میکند.
کوچینگ دکتر آریافر: همان چیزی که همسران کارآفرین به آن نیاز دارند
خواسته های زن چراغ راهنمای شما به سوی یک زندگی اصیل و رضایتبخش است. نادیده گرفتن آنها به معنای خاموش کردن بخش مهمی از وجودتان است. شما شایسته آن هستید که دیده شوید، شنیده شوید و رویاهای خود را دنبال کنید. این کار نه تنها شما را به فردی شادابتر تبدیل میکند، بلکه الگویی قدرتمند برای فرزندانتان و پایهای محکم برای رابطهتان خواهد بود. مهدی آریافر، به عنوان کوچ تخصصی خانوادههای کارآفرین، شما را در این سفر مهم همراهی میکند.
سوالات متداول
آیا در شرایط پرفشار همسرم، فکر کردن به خواستههایم خودخواهی نیست؟
خیر. این خود مراقبتی است. یک فرد شاداب و راضی، شریک زندگی و مادر بهتری است. خوشحالی شما، انرژی مثبت را به کل خانواده تزریق میکند و این بزرگترین حمایت از همسرتان است.
اگر خواستههایم را بیان کنم و نادیده گرفته شوند، چه؟
هدف اول از بیان خواستهها، شنیده شدن توسط خودتان و احترام گذاشتن به نیازهایتان است. حتی اگر فورا پاسخ مثبتی نگیرید، شما با این کار به خودتان و به کائنات اعلام کردهاید که «من و خواستههایم مهم هستیم».
اشتراک گذاری: